مراحل خواستگاری و شناخت و ازدواج

[Emma94]

سلام دوستان
خیلیا مثال من و خانوادم هیچ تجربه ای درباره خواستگاری و ازدواج ندارن. نه خواهر و برادر بزرگتر بوده و نه فامیل نزدیکی که تازگی ازدواج کرده باشه.

خ از پسر دخترا و خانوادشون اصلا نمیدونن باید چطوری شروع کنن و چه روندی رو طی کنند...

لطفا از تجربه خودتان یا دوستان و آشنایان تان اینجا بنویسید. تجربه هایی که منجر به ازدواج شده...
به ترتیب چه کارایی کردید چه روندی طی کردید...

خودتان طرف را دیدید و صحبت کردید و بعد خانواده هارا در جریان گذاشتید؟ یا خانواده اول ورود کردند؟ اول صحبت کردید بعد خواستگاری رفتید یا در جلسه اول خواستگاری صحبت کردید؟ چند جلسه خواستگاری؟ چه مدت ارتباط دوفرد و دو خانواده و شناخت؟ از کی نامزدی؟ چه مدت؟ از کی فامیل رو در جریان گذاشتید؟ جریان بله برون و مهریه چطور بود؟

موضوع هایی مثل درآمد و سرمایه و درآمد خانم رو چون زمانی مطرح کردید؟ خرجی و نفقه و پول تو جیبی؟

در زمان شناخت( نه نامزدی رسمی) چطور و با چه فاصله ای همو میدیدید؟ چت های دوستانه داشتید؟ چقدر صمیمی بودید و چه میکردید؟

پیشاپیش از پاسخ هاتون ممنونم
شنیدن این تجربه ها خ برای ما می‌تونه مفید باشه

[moshaver-editor]

با سلام خدمت شما
دوست عزیز این موضوع و چگونگی انجام آن ها و مراسم های موجود آن کاملا سلیقه ای بوده و بیشتر بستگی به فرهنگ و عرف خود خانواده ها دارد.
بنابراین نمی توان روال استانداردی برای آن در نظر گرفته و تعیین کرد و به همه توصیه کرد.
اما به طور کلی یک سری مراحل را با توجه به اهمیت موضوع شناخت بیشتر در فرایند تصمیم گیری برای ازدواج توصیه می کنند که کاملا کلی هستند و کم و کیف آن می تواند بسته به سلیقه و یا انتخاب خود افراد یا خانواده هایشان تغییراتی داشته باشد.
به عنوان مثال توصیه می شود تمام مراحل مختلف این فرایند یعنی دروان آشنایی، نامزدی، عقد و در نهایت عروسی طی شوند و هیچ یک از این مراحل حذف نشود چرا که هر کدام از این موارحل شناخت متفاوتی را می تواند از فردی که قصد ازدواج با او را داریم و خانواده اش به دست دهد.
در دوران آشنایی (که بسته به مدل و فرهنگ و عرف خانواده ها و یا انتخاب خود افراد می تواند از طریق اشنایی اولیه خود افراد بدون در جریان قرار دادن خانواده ها به صورت رسمی و یا از طریق معرفی خانواده ها به صورت اولین دیدار در مراسم خواستگاری اولیه) قرار است افراد خودشان با یکدیگر در مرحله اول آشنا شوند و یکدیگر را بشناسند.
در این مرحله بسیار مهم است که درباره رویکردمان به ازدواج و زندگی مشترک، دلیلی که برای ازدواج داریم، انتظاراتی که از زندگی مشترک و همسر ایده آلمان داریم، مسیر و سبک زندگی مورد علاقه مان، ارزش ها و اصولی که در زندگی داریم، تفریحاتی که دوست داریم، روابط اجتماعی و نوع آن ها و محدوده ای که در این زمینه مورد پسند و علاقه مان است، اهداف و برنامه هایی که در زندگی برای آینده مان داریم، رویکردمان به مسائل مالی و نظرمان درباره شیوه در کسب درآمد و شیوه دخل و خرج و سهم نقش و مسئولیتی که هر کسی در این زمینه دارد، نظرمان درباره فرزند آوری، رفت و آمد با خانواده ها و دوست و آشنا و مواردی از این قبیل با یکدیگر صحبت و گفتگو داشته باشیم.
همچنین مهم است که رفتارهای طرف مقابلمان را طی دیدارهایی در جاها و موقعیت های مختلف در برابر رویدادهای مختلفی ببینیم و مشاهده کنیم که بعدا بتوانم آن را ارزیابی کنیم ببینیم تا چه اندازه به معیارها و ملاک های ما برای همسر آینده و همچنین با استانداردهای موجود تناسب دارد، به عنوان مثال وثتی به هنگام رانندگی از یک راننده دیگر عصبانی می شود چگونه خشم خودش را مدیریت می کنید، چه رفتارهای عادتی دارد، آیا تندخو و پرخاشگر است یا منفعل و آرام، در مهارت هایی مانند حل مساله چگونه عمل می کند، در برابر شنیدن نظرات و عقاید مخالف خودش جه واکنش ها و یا رفتارهایی دارد آیا زود برانگیخته می شود و تکانشی رفتار می کند یا رفتارهایش پخته و حساب شده و با فکر است و مواردی از این قبیل.
این مرحله در آشنایی و شنات بسیار مهم است و توصیه می شود تا جای امکان خیلی به یکدیگر نزدیک و وابسته نشوید چرا که احساسات و هیجانات در خیلی از موارد مانع فرایند شناخت دقیق می شوند و اگرجه این بعد هم لازم است اما باید کنترل شده باشد و بدانیم که در صورت کسب شناخت کافی و تصمیم به ادامه رابطه فرصت برای انجام این رفتارها و ایجاد نزدیکی و صمیمیت بیشتر بسیار است.
در این مرحله افراد تا حدودی مشخص می کنند که آیا به نظر خودشان به اندازه کافی با یکدیگر تناسب دارند یا خیر که برخی از افراد مشاوره قبل ازدواج را هم در همین مرحله برای سنجش تناسب آن ها و پیش بینی چالش ها و مشکلات موجود و تکمیل فرایند شناخت خودشان از یکدیگر از طریق انجام ارزیابی ها و بررسی ها تخصصی تری که در این جلسات صورت می گیرند و اطلاعات بیشتری که به دست می آورند، که گاهی واقعا تعیین کننده هستند چرا که سلامت روان و سبک مختلف شخصیتی افراد هم تا حدودی مشخص می شود، انجام می دهند تا بتوانند تصمیم گیری بهتری داشته باشند و در صورت موافق بودن ادامه مسیر را با خانواده ها طی کنند.
در این مرحله هنوز شناخت کامل نشده است چرا که شما فقط یکدیگر را در مواقع خاص و به صورت کنترل شده دیده اید و هنوز با خانواده های یکدیگر دیدار نکرده اید تا بتوانید متوجه برخی مسائل مهم در پویایی های خانواده و رابطه بین آن فرد و دیگر افراد خانوداه بشوید و در انجام مراسم و معرفی رسمی و گفتگوی خانواده ها و در صورت توافق آن ها وارد مرحله نامزدی و رفت و آمد خانواده ها که در واقع شناخت خانواده ها از یکدیگر و از عروس و یا داماد آینده شان هم هست می شوید.
خیلی از افراد در این دوران متوجه موضوعاتی می شوند که باعث تجدید نظر در تصمیم گیری آن ها و به هم زدن این رابطه می شود چرا که به مواردی برخورد می کنند که نمی توانند با آن کنار بیایند، به عنوان مثال مواردی مانند کنترل گری بسیار زیاد خانواد ها و به خصوص والدین طرف مقابل و عکس العمل یا رفتار بسیار منفعلانه طرف مقابل در برابر آن ها که مدام زمینه ساز اختلاف و چالش آفرین می شود و در نتیجه در این مرحله به شناخت کامل تری خواهید رسید و نباید این مرحله را به معنای اتمام کار دانست.
پس از این مرحله که اگر با موفقیت و توافق دو سویه پیش رفت به مرحله عقد می رسید این مرحله هم شناخت خاص خودش را دارد، با این که خیلی از افراد این مرحله را نیز نشانه اتمام کار و عدم راهی برای برگشت از تصمیمشان می دانند اما خیلی از موارد با جدی تر شدن رابطه ها بعد از عقد کردن و اعلام رسمی زن و شوهر تازه مشخص می شوند و به دلایل مختلفی در این دوران هم ممکن است شاهد رفتارها و یا مواردی باشیم که در مراحل قبل دیده نشده بود و یا ما متوجه آن نبودیم که بیشتر به دلیل جدی تر شدن این موضوع و احساس مالکیت افراد نسبت به یکدیگر است.
بعد از این دوران مراسم ازدواج و رفتن به زیر یک سقف قرار دارد.
این کلیت و هدف این مراحل بود حالا چند و چون آن که با چه کیفیتی مراسم برگزار شود، چه مدت هر یک از این دوران باید در نظر گرفته شود، چند مراسم خواستگاری انجام شود، آیا در مراسم آخر خواستگاری که به آن اصطلاحا بله بران چفته می شود، تمام اقوام باشند و یا فقط بزرگ تر ها حضور داشته باشند، و یا فقط خانواده درجه یک دو طرف و یا فقط والدین آن ها، آیا دیگران هم اجازه اظهار نظر داشته باشند در این جلسه و یا صحبت ها از قبل انجام شده باشد و این جلسه فقط شکل سمبولیک و با نیت معرفی به خانواده ها صورت بگیرد، آیا به صورت جشن برگزار شود یا یک دیدار معمولی، آیا مراسم عقد و عروسی هر کدام جداگانه وجود داشته باشند یا فقط یک مراسم یا اصلا بدون مراسم باشد و مواردی از این قبیل همگی بستگی به سلیقه و انتخاب خود افراد و خانواده ها و سنت هایشان در این زمینه دارد.
مثلا درباره مهریه و صحبت های نهایی و انجام توافقات در برخی خانواده ها به این شکل است که خود دختر و پسر با یکدیگر گفتگو و توافق کرده و به خانواده ها صرفا اعلام می کنند اما در برخی دیگر از خانواده ها والدین باید سر این موضوع صحبت کنند و در برخی دیگر از خانواده ها حتی خاله ها و عمه ها و دیگر بزرگان فامیل هم حق ارائه نظر دارند و این عرف است (اگرچه توصیه نمی شود چرا که فضا برای اعمال نفوذ و کنترل دیگران باز می شود و مدیریت شرایط و برآوردن خواسته های خود افراد دشوارتر می شود و اوضاع از کنترل خارج می شود).
با توجه به تمام این موارد به همه دریافت مشاوره قبل از ازدواج توصیه می شود که ممکن است افراد در هر یک از این مراحل برای دریافت آن اقدام کنند اما بهتر است قبل از اتخاذ تصمیم گیری نهایی و رفتن زیر یک سقف حتما انجام شود تا انتخاب بهتر و آگاهانه تری صورت گیرد.
یکی از موارد بسیار مهم در ازدواج مسائل جنسی و پرداختن به فانتزی های جنسی هر یک از طرفین است که چون در اغلب موارد نادیده گرفته می شود و افراد به دلایل مختلفی مانند شرم و حیا و یا عدم آگاهی از اهمیت آن ممکن است از صحبت کردن در این زمینه امتناع کنند، می تواند در آینده مسئله ساز بشود و در جلسات مشاوره قبل از ازدواج به این موارد هم پرداخته می شود و به این ترتیب هم این فرایند برای افراد تسهیل می شود هم اگر اختلال یا مشکل خاصی دیده شود افراد متوجه آن خواهند شد و می توانند مداخلات لازم را دریافت کرده و یا آن را در تصمیم گیری نهایی شان لحاظ کنند و به این ترتیب بتوانند بهترین و مناسب ترین تصمیم گیری را برای ازدواجشان و انتخاب همسر آینده شان داشته باشند.
در آخر اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که اگر شما این شانس را دارید که به نوعی بنیان گذار این رسوم باشید و رسم یا عرف خاصی ندارید که مجبور به تبعیت از آن باشید بدون این که خودتان تمایلی به آن داشته باشید و یا مورد پسندتان نباشد، به نظر می رسد فرصت خوبی است تا به شیوه دلخواه خودتان پیش بروید و خیلی به دنبال رسوم خاص نباشید بلکه هر آن چه را فکر می کنید مفید و لازم است را به شیوه ای که دست و پا گیر نباشد و باعث دردسر نشود و در عین حال بر اساس خواسته و نظر خودتان باشد را انجام دهید و از انجام کارهای غیر ضروری که دردسر آفرین هستند و یا کسی دلیل آن را نمی داند و یا با توجه به سبک زندگی امروز دیگر کاربرد ندارد را پرهیز کنید و بر خواسته ها و آنچه خودتان فکر می کنید درست و مفید و کاربردی است تمرکز داشته باشید.